تنها رویایی که شوییچی داشت این بود که در جای پای آیدول پاپ مورد علاقه اش، ریویچی ساکوما و بند نیتل گرسپر، قدم بردارد و راه آنها را دنبال کند. او به همراه بهترین دوستش هیرو، یک بند به اسم بد لاک (شانس بد) تشکیل می دهند و حتی می توانند که توسط یک ناشر موسیقی بزرگ حمایت شوند. اما متاسفانه، موعد مقرری که استودیو به آنها داده نزدیک است و شوییچی هنوز برای هیچ کدام آهنگ ها متن ترانه ننوشته است. چیزی که او نیاز دارد تنها کمی الهام است، اما اخیراً مقداری در این زمینه ضعف داشته است. با وجود این که هیرو به او پیشنهاد می دهد تا دوست دختری پیدا کند، سرنوشت برنامه های دیگری برای او دارد... یک شب دیر وقت در حالی که شوییچی در حال قدم زدن در یک پارک است، آخرین متن ترانه شوییچی پرواز می کند و روی پای غریبه جذابی که نفس او را بند می آورد، می نشیند. متاسفانه، از قرار معلوم، این غریبه مرموز رمان نویس معروف ایری یوکی است. او بصورت کامل شخصیت و امید های خواننده جوان را خورد می کند و یه او می گوید که هیچ استعدادی ندارد. حال، شوییچیِ عصبانی شده، از شدت خشمگین بودن آهنگ خود را کامل می کند، فقط برای این که دوباره یوکی را ببیند و با او رودررو شود. اما چیزی که به او انگیزه می دهد خشم است یا عشق؟
جاذبه یک انیمه یائویی (عشق پسران) است که داستان شوییچی شیندو، یک خواننده ۱۹ ساله، و ایری یوکی، یک نویسنده جوان و موفق رمان های عاشقانه، و زندگی عاشقانه آنها را تعریف می کند. برعکس بسیاری از انیمه های عشق پسران دیگر، انیمه جاذبه سرعت پیشبرد داستانی خوبی دارد، سرگرم کننده است، و با کیفیت است که تماشای آن را لذت بخش می کند.
شوئیچی بدنی دخترانه دارد، پر سروصدا و بامزه است و اخلاقی معصوم دارد، و با گذشت داستان، بیشتر به دل بینندگان می نشیند. ایری از طرف دیگر، فردی خونسرد و خوش تیپ است، با گذشته ای که در طی انیمه روی آن تمرکز می شود. شخصیت های فرعی انیمه از جمله هیرو و ساگورو، به کمدی اثر می افزایند و هر کدام اخلاقیات و خصوصیات متفاوت و خاص خود را دارند.
موسیقی جاذبه بسیار لذت بخش است، اپنینگ و اندینگ جذابی دارد، و موسیقی های پیانو دار، لحظات دلگرم کننده ای می سازند. طراحی انیمه نیز روشن، زیبا و دوست داشتنی است.