وقتی جوآن (کریستن بل) با نوا (آدام برودی) در مهمانی شامی که دوست مشترکشان اشلی (شری کولا) ترتیب داده، ملاقات می کند، جرقه های عشق به پرواز در می آیند. جوآن که یک پادکست موفق و رو به رشد را با خواهرش مورگان (جاستین لوپ) میزبانی می کند، هیچ چیزی در مورد یهودیت نمی داند، در حالی که نوآ یک دستیار خاخام محبوب و جاه طلب است که امیدوار است سمت رئیس خود را بر عهده بگیرد و خاخام اول شود. بعد از اینکه در ابتدا تصمیم می گیرند که این رابطه ی عاشقانه را امتحان نکنند، به زودی جذابیت یکدیگر را غیرقابل انکار می یابند و شروع به گذراندن زمان بیشتر و بیشتری با هم می کنند و نیاز اجتناب ناپذیر به بررسی اینکه آیا واقعاً می توانند آینده ای مشترک داشته باشند را کنار می گذارند.
این سریال عنوان خود را از نام پادکست جوآن و مورگان گرفته است و آن را به گونه ای اعمال می کند که اکثر افراد نزدیک به جوآن و نوا وقتی می شنوند که آنها با هم قرار می گذارند واکنش نشان می دهند. مورگان آنقدر خواهرش را می شناسد که فکر نمی کند که قضیه جدی باشد اما خانواده و دوستان نوا نمی توانند باور کنند که او با فردی غیر یهودی قرار ملاقات بگذارد، چون ازدواج با فرد یهودی برای شخص مهم است. هر دو به شدت از این عدم حمایت آگاهند و همان ابتدا نگاه های قضاوت آمیز و احساسات تحقیرآمیز پیش چشم آنها ظاهر می شوند. محتوای یهودی نمایش کاملاً سطحی نیست و نوا در هنگام گفتار، اشتیاق آشکاری به دین خود نشان می دهد. بل و برودی ارتباط غیرقابل انکاری دارند که هر یک از کاستی های قسمت اول را جبران می کند. شوخی های آنها فوق العاده سرگرم کننده است و لحظات دراماتیک را نیز به خوبی اداره می کنند. جوآن مانند یک نسخه واقعی از النور از فیلم The Good Place است، کسی که می داند خیلی خوب نیست و همچنان می خواهد مردم او را دوست داشته باشند.